درباره آیین و زرتشتی گری - عکس خفن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رحمت خدا، حاملان قرآن را فرا گرفته استو آنان به نور خداوند ـ عزّوجلّ ـ پوشیده شده اند. ای حاملان قرآن ! با بزرگداشتِ کتابش با خدا دوستی کنید، تا شما را بیشتردوست بدارد و شما را محبوب خلقش گرداند. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
دوشنبه 103 اردیبهشت 10: امروز
 

درباره آیین و زرتشتی گری

درود! امروز و بعنوان نخستین یادداشت ام در سرود زرتشت می خواهم از دو اشتباه مهم (سهوی و غیر-سهوی) در کاربردی ترین نشان هایی که به دین زرتشت نسبت می دهند سخن بگویم. البته شاید چنین آغازی کمی عجیب بنظر برسد. اینروزها از چیزهایی که در وبلاگشهر میبینم اینست که برخی، دین زرتشت را «آیین زرتشت» و گاهی نیز «زرتشتی گری» می خوانند و می نویسند.این یک اشتباه است، یک اشتباه ترجمه ای-نگارشی.

 :: فرهنگ و اندیشه

:: فراخوان پروژه زرتشت

:: فراخوان پروژه گاتها

اینروزها «آیین» ، واژه و استعاره ی محبوب مترجمان دین پژوه است، بویژه مترجمانی که دستی در ترجمه ی کتابهای ادیان غیر ابراهیمی دارند. وسعت کاذب «آیین»، چه در عرصه فهم و چه دلالت (بمعناى شاعرانگى ، کوچکی و مهربانی اش نسبت به دین) بالقوه قادر است همه چیز را بپوشاند، یکدست کند و طبیعى سازد. بنوعی می شود گفت؛ در روش ترجمه ای آنها، ایده ی آشتى-جویى و صلح با مفهوم آیین گره خورده است. چرا که در آیین بناست همه چیز آرام و ذآ-ذن-وار باشد، همه چیز مهربانانه سر جاى خودش باشد. مردم هم گویی طنین صداى آیین را در گوشهایشان خوشتر دارند. همچون آواى سه تار و جیرجیرک و تصویر اخته شده یک قرص کامل ماه و آرامش بلاهت آمیزى که بناست از راه تلویزیون، جامعه را به طبیعتى آرام و رام بدل سازد. اندیشه ای که میکوشد دین زرتشت را آیین زرتشت جا بیندازد و چنین وانمود کند که «این اصلا دین نیست» بلکه یک آیین است، بخطا رفته است. کسانی هم که می خواهند با این کاربست، آنرا تا حد آیینهای درویشی و «دم را غنیمت شمار و خوش باش»  تنزل دهند نیز به بیراهه رفته اند، چرا که مفاهیم و حجم دین زرتشت با هیچیک ازین ادعاها منطبق نیست. معمولا در دگم بودن و پافشارى بر یک باور بظاهر منسوخ، حقیقت بیشترى نهفته است تا در رهیافت هاى همه-گرا که معجونى اند از دیدگاه ها و گفتارهاى رنگارنگ. بنابراین گفتار یک فقیه متعصب و سرسخت، در قیاس با سخنان ظاهرا جامع و روشن بینانه کسانى مثل پائولو کوئیلو یا الهى قمشه اى، بیشتر واجد رگه اى از حقیقت است. حقیقت امر کلى ریشه در نوعى یکسو-نگرى، وسواس و پافشارى دارد. این نکته پیوند میان حقیقت و گونه اى زهد را نشان مى دهد. 

این سیر ، روش اخته کردن یک دین است و کوچک کردن آن تا حد یک آیین. البته در جامعه ای که انسانها روزبروز بیشتر بسمت ماشینیزه و اخته کردن محیط خود پیش می روند این کار یک امر اجتناب ناپذیر است، فرهنگ اخته شده شیفته ی دین اخته شده است. تا اینجا روی سخنم با کسانی بود که کین ورزانه دین زرتشت را آیین می نامند. 

 آیین دارای معانی گونه گونیست. معانیی که «حسن عمید» برای آن شمرده اینهاست:

  «aadvَen» آئین: دستور،روش، رسم و عادت،نظم و قاعده،سنت،کیش|| زیب و زینت و آرایش.

آیین معمولا یک سلسله کارهای باقاعده و روشمند است و مخصوصا نظم زمانی خاص خودش را دارد. هیچگاه یک آیین نمی تواند همه ی موجودیت یک دین باشد. دین میتواند دارای مجموعه ای از آیین ها باشد اما آیین نمی تواند مجموعه ای باشد از دین ها. پس ما نمی توانیم به «آیین نوروز» بگوییم دین نوروز. تفاوت ایندو درست از همینجاست. مسعله اینست که دین و آیین دو هویت و دو موجودیت جداگانه دارند و روا نیست با اشتباهات ترجمه ای و یا گاها جهت تنوع و تفاوت نگارشی ایندو را با هم یکی کنیم یا بجای یکدیگر در متن بکارشان بگیریم.

کاربرد زرتشتی-گری نیز جریان جالبیست. اصولا پسوند «گر» را در مورد ادیان بکار نمی گیرند چرا که مفهومی شغل-وار و بازاری به آن دین داده و ارزش آن دین را بلحاظ معنوی تنزل می دهد. بهمین روال، نسبت دادن اسلامیگری، بودایی گری و مسیحیگری نیز به پیروان این ادیان نارواست. می اندیشم که «بهدینی» جایگزین مناسبی می تواند برای واژه ی زرتشتیگری باشد.


 نوشته شده توسط سامان در سه شنبه 86/2/25 و ساعت 6:51 عصر | نظرات دیگران()

 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عکس لو لرفته شهاب حسینی با لیلا فروهر
[عناوین آرشیوشده]

بالا

بالا